محل تبلیغات شما

افسانه ی دز دان دریایی

قسمت اول



کشتی ان دریایی در دریا شناور بود .و کاپیتان ان کشتی کاپیتان دلاور بود. ان هاکه ان دریایی بی رهمی بودند . به یک کشتی بازرگانی رسیدند.ان ها ،ان ها به آن کشتی حمله کردند. و ان کشتی راغارت کردند.و دران کشتی صندوقچه ای پیدا کردند؛ که در ان صندوقچه نقشه ی گنجی بود .جایی که ان نقشه  نشان می داد؛جزیره گنج بود. این قسمت از نقشه یکی ازچهار  قسمت نقشه ی گنج بود. کاپیتان دلاور می دانست که در جزیره ی دلفین پیرمرد دانایی است . و به سمت ان جا حرکت کرد . جاسوسان کاپیتان ه این خبر را به ان رساندند.و کاپیتان ه برای به دست اوردن ان قسمت به کاپیتان دلاورحمله کرد . و کاپیتان دلاور با زیرکی توانست حمله انان را دفع کند.

کاپیتان دلاور به راه خود برای رسیدن به جزیره ی دلفین ادامه داد. و،وقتی به  ان پیرمرد رسیدنداز ان پیرمرد  پرسید)):شما از ان گنج که در جزیره ی گنج پنهان شده است با خبرید)).پیرمرد گفت : (( بله من از ان گنج با خبرم )). کاپیتان پرسید :((ان نقشه در کجاست)). پیرمرد گفت:((یکی از تکه ها در کوه اتشفشانی است که در این جزیره است .ولی در ان جا تله های بسیار وجود دارد. هر کس که به ان جا رفته زنده بر نگشته است)). ولی ان ها به ان جا رفتن . ان ها تله های زیادی را پشت سر گذاشتند تابه، تکه ی دوم رسیدند. ان تیکه را برداشتند و داشتند از ان جا بیرون می امدند . و رفتن جای نقشه ی سوم را بفهمند . ولی کاپیتان ه زود تر از انان  به ان جا رفته بودند . جای ان تکه در غاری در جزیره ی  استوا بود و بریم سراغ کاپیتان ه کاپیتان ه به ان غار رسیده بود . در ان جا ماری بزرگ از ان تکه نقشه محافظت می کرد. کاپیتان ه به یاران خود دستور داد.توپ ها را بیاورید. ان ها با توپ های خود به مار حمله کردند. و توانستند ان مار را بکشند. و تکه ی سوم را به دست اورند . حالا فقط یک تیکه ی  دیگر مانده بود . کاپیتان دلاور و یارانش که در بیرون غار کمین کرده بودند . وقتی کاپیتان ه و افرادش ازغار بیرون امدند . کاپیتان دلاو به انان حمله کرد . و تکه ی سوم را به دست اورد.وهردوگروه برای بدست اوردن تکه ی چهارم به پیش پیرمرد رفتن . پیرمرد گفت:((تکه ی چهارم در دست من است و هر که هر سه تکه را داشته باشد من تکه ی چهارم را به ان می دهم)). و ان پیرمرد تکه ی چهارم را به کاپیتان دلاور داد. و کاپیتان ه به بهانه ی این که شکست خورده است . از ان جا دور شد . و کاپیتان دلاور به سمت جزیره ی گنج حرکت کرد . اما کاپیتان ه دنبال انان کرد. و ،وقتی کاپیتان  دلاور گنج را پیدا کردن . کاپیتان ه به انان حمله کرد .و انان گنج را به دست اوردند. و انان را با طناب بستند. و کاپیتان ه جشن گرفت. ولی یکی از یاران کاپیتان دلاور که قایم شده بود .امد و طناب را از دستانش باز کرد. و انان به کاپیتان ه حمله کردن .و دستان انان را با طناب بستند و ان ها را به همرا ه تخته ای در دریا شناور کردند.


اما این داستان تمام نشده است .وقسمت بعدی ان در حال ساخت است.


نویسنده :


فونت زیبا سازفونت زیبا سازفونت زیبا سازفونت زیبا سازفونت زیبا سازفونت زیبا سازفونت زیبا سازفونت زیبا سازفونت زیبا سازفونت زیبا ساز

دانلود اندرو دامپر AndroDumpper برنامه اتصال به وای فای توسط wps اندروید

دانلود Internet Download Manager v6.25 Build 20 - قدرتمند‌ترین نرم افزار مدیریت دانلود

افسانه ی دز دان دریایی قسمت اول

ان ,کاپیتان ,ی ,ه ,تکه ,جا ,کاپیتان ه ,ان جا ,کاپیتان دلاور ,تکه ی ,را به

مشخصات

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

دستهای آسمانی awualecfe خدا محبت است windklapfolklib نوین بتن،دستگاه فوم بتن،فوم شیمیایی،بلوک سبک ،مواداولیه بتن سبک David's life tingrarangfill High Quality NFL New York Jets Jerseys Wholesale, Worth Having. مقالات حقوقی مطالعات اجتماعی موچش